یکی از نشانه های عشق حقیقی آن است که به تو عشق بورزند بدون اینکه شایستگیاش را داشته باشی.
اگر زنی به من بگوید عاشق توام چون روشنفکری، محترم هستی، برایم هدیه میخری و ظرف ها را هم خوب میشویی، مرا ناامید کرده. چنین عشقی بیشتر عملی خودپسندانه به نظر می رسد.
چقدر دلپذیر است که بشنوی من دیوانهی توام، هرچند که روشنفکر و محترم نباشی. حتی اگر دروغگو، حرامزاده و خودبین باشی.
میلان درا
من گاهی خیلی زود میرسم
مثل به دنیا آمدنم
گاهی هم خیلی دیر میرسم
مثلاً در این سن عاشق تو شدنم
برای خوشبختی همیشه دیر میرسم
اما برای بدبختی زود
وقتی میرسم که یا همه چیز تمام شده
یا هنوز هیچ خبری نیست
الآن هم درپلهای از زندگی هستم
که برای مردن خیلی زود است
و برای عاشق شدن خیلی دیر
دوباره دیر کردهام، ببخشید
در یک قدمیِ عشق هستم
اما مرگ خیلی نزدیک است!
عزیز نسین
کم کم یاد خواهی گرفت.
عشق تکیه کردن نیست.
و رفاقت هم معنی اطمینان خاطر نیست.
و یاد میگیری که بوسهها قرارداد نیستند.
کم کم یاد می گیری.
که حتی نور خورشید هم میسوزاند.
اگر زیاد آفتاب بگیری.
باید باغ ِ خودت را پرورش دهی.
به جای اینکه منتظر کسی باشی تا برایت گل بیاورد.
کم کم یاد میگیری که میتوانی تحمل کنی.
که محکم باشی پای هر خداحافظی.
یاد می گیری که خیلی می ارزی!!!
خورخه لوییسبورخس
انسانی غمگین در من
سالهاست سوییتی دارد
در آخرین طبقه ی یک برج پر ارتفاع
در شلوغ ترین نقطه ی جغرافیا
و از آن بالا
تماشای آدم ها
بیهوده ترین حالت را
یادآوری می کند
با مفهوم زندگی
و زندگی
چقدر عجیب است زندگی
که در این شهر پر جمعیت
افسردگی
بدیهی ترین شیوه ی بودن است.
شهلا شورگشتی
می خواهی از نگاه کردن به او فرار کنی. پس سعی میکنی با ورق زدن کتاب توی دستت یا با کشیدن خطوط نامفهوم روی تکه ای کاغذ خودت را سرگرم کنی، اما نمیتوانی.
پرهیز از نگاه کردن به کسی که شوق دیدنش کلافه ات کرده، تردید مبهمت را به یقینی روشن تبدیل میکند: عاشق شده ای.
مصطفی مستور
از خواب خسته ام به چیزی بیشتر از خواب نیاز دارم چیزی شبیه بیهوشی، برای زمان طولانی شاید هم از بیداری خسته ام از این که بخوابم و تهش بیداری باشد کاش می شد سه سال یا شش سال یا نه سال خوابید و بعد بیدار شد نشد هم.نشد .
عباس معروفی
ویلسون: میخواستم بدونم مایل هستی باهام شام بخوری یا نه؟
ونسا:امشب اینجا دست تنها هستم.
ویلسون: مشکلی نیستبمونه واسه یه وقت دیگه
ونسا: همین؟
ونسا: نمیخوای پیشنهاد خرید تمام نقاشی های اینجا رو بدی تا من بتونم زودتر تعطیل کنم؟حقیقتش یه نفر قبلاً این کارو امتحان کرد
ویلسون: زنی که بشه با پول خریدش هیچ ارزشی نداره.
تراژدی این نیست که تنها باشی،
بلکه این است که نتوانی تنها باشی!
گاهی آمادهام همه چیزم را بدهم تا هیچ پیوندی با جهان انسانها نداشته باشم.
ولی من بخشی از این جهانم و شجاعانهتر این است که آن را همراه با آن تراژدی بپذیرم.
آلبر کامو
درباره این سایت